® هـ-ـفـ-ـتـ سـنـ-ـگـ-       بـ-ـه خـــونـ-ـه کــوچـ-ـیـ ـکـ مـ ـنـ خـ-ـوشـ اومــ-ـدیــنـ-
موضوعات


آخرين مطالب


نويسندگان


معرفي سايت


بـ-ـه خـــونـ-ـه کــوچـ-ـیـ ـکـ مـ ـنـ خـ-ـوشـ اومــ-ـدیــنـ-


دوستان

  • جوک و داستان
  • نمکدون
  • موس بیسیم شیشه ای

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان هـ-ـفـ-ـت سـنـ-ـگـ- و آدرس seven-stones.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





  • قالب وبلاگ



  • آمار و امكانات

    آمار وب سایت:  

    بازدید امروز : 96
    بازدید دیروز : 17
    بازدید هفته : 96
    بازدید ماه : 213
    بازدید کل : 36328
    تعداد مطالب : 112
    تعداد نظرات : 0
    تعداد آنلاین : 1



    پيوند ها روزانه


    آرشيو مطالب


    تبليغات
    تاريخ: 25 / 11 / 1391برچسب:, نويسنده: کـ-ـوروشـ-
    بازديد: مرتبه

     از مزایای دانشگاه های ایران این است که

    دخترا اگر بعد از ۴ سال هیچی نشدن

    حداقل یک آرایشگر خوب میشن !

     

     

    نظریه جدید حیف نون :

    مهم نیــس دیگران پشـــت سرم چی میگن

    مهم اینه جرات ندارن تو روم اون حرفا رو بزنن !

     

     

    از نصایای حیف نون به بچه اش

    با هرکس به اندازه ی شعورش برخورد کن

    نه به اندازه ی شعورت  !

     

     

    مناجات حیف نون :

    خدایا می شه ما رو امتحان کنی ببینی جنبه پولدار شدنو داریم یا نه !؟

     

     

    باتوجه به نزدیک شدن قیمت نان به سکه

    بزودی ربع نان ، نیم نان ، تمام نان طرح قدیم (برشته)

     تمام نان طرح جدید (دورخمیری) عرضه میگردد !

     

     

        از خونه زنگ زدم فست فود غذا بیارن
        طرف میگه بفرستم واستون؟؟؟
        میگم پ نه پ آپلود کن
        لینکش رو بده دانلود میکنم.


        از خواب بیدار شدم بابام اومده میگه بیدار شدی ؟
        پـَـَـ نــه پـَـَــــ خوابم خودمو زدم به بیداری !


        بهش گفتم چقدر خوشگل شدی ! گفت،چشات خوشگل میبینه گفتم پ نه پ میخواستی گوشام خوشگل ببینه !!


        رفتم خونه دیدم ماهی از تنگ افتاده بیرون،داداشم میگه یعنی مرده؟
        میگم پـَـَـ نَ پـَـَــ دوگانه سوزش کردم وقتی آب نیست با هوا کار میکنه


        دارم سیگار میکشم مامور اومده میگه داری سیگار میکشی؟ میگم پَـــ نَ پَــــ دارم
        علامت میدم سرخپوستای قبیله بغلی بفهمن ما اینحائیم. گفت پدر سگ اهل فیسبوکم که هستی سوار شو بریم....
        گفتم کلانتری ؟ گفت پَـــ نَ پَــــ بریم قبیله بغلی بگیم آوردیمت، لازم نیست دیگه شما تو زحمت بیوفتین.


        لپ تاپم رو بردم نمایندگیش می گم ضربه خورده کار نمیکنه، یارو میگه ضربه فیزیکی؟!!
        پـَـَـ نــه پـَـَـــ بی محلی کردم یکم، ضربه روحـــی خورده!!


        آخه تو آدمی؟؟؟؟؟ - پَ نه پَ؛ تو آدمی! بخشهایی از مکالمۀ آدم و حوا !


        بابام از اداره زنگ زده خونه بعد کلی احوال پرسی میگه معین خودتی؟ میگم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ به سیستم تلفنباک بانک تجارت خوش آمدید برای پرداخت قبوض شماره 1،برای اطلاع از موجودی حساب شماره 2....گفت زهر مار و قطع کرد. دیدم ظهر عصبانی اومد توی اتاق منم پای پـَـَـ نــه پـَـَــــ بودم گفت اگه یه بار دیگه بگی پـَـَـ نــه پـَـَــــ دیگه تو این خونه نمیخوابی....گفتم یعنی بیرونم میکنی بابا؟ گفت پَـــ ن پَــــ خونه رو عوض میکنم بزغاله


        دختره داره غرق میشه میگم دستتو بده به من میگه می خوای نجاتم بدی؟
        پــَـَـ نــه پــَـَـــ میخوام واست لاک بزنم!


        به داداشم میگم صدای تلویزیون کم کن. میگه اذیتت میکنه؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام لب خونیم قوی بشه!


    گوشیمو سایلنت کردم، رو میز میلرزه … میگه داره زنگ میخوره ؟!؟!
    پَ نه پَ خربزه خورده فکر اینجاشو نکرده !


    روی نیمکت توی پارک روزنامه دستمه. اومده میگه: روزنامه میخونی؟ پـَـــ نــه پـَـــ سبزی خریدم نمیدونم لای کدوم صفحه گذاشتم


    رو در اتاقم علامت « ورود ممنوع » زدم. رفیقم اومده تو، میگه اینو زدی که کسی نیاد تووو؟ پـَـــ نــه پـَـــ زدم که کسی جلو در پارک نکنه … !


    هواپیما داشت سقوط میکرد یارو میگه داره سقوط میکنه؟ پ نه پ داره واسه نماز نگه میداره.


    به پسرخاله ام می گم تب کردم میگه: اِ؟ مریض شدی؟ می گم پـَـــ نــه پـَـــ دمای بدنمو بردم بالا ببینم فنش کار میفته یا نه !


     

     

     

     

     



    تاريخ: 25 / 11 / 1391برچسب:, نويسنده: کـ-ـوروشـ-
    بازديد: مرتبه

     

    اعتراف می کنم پسر همسایمون دوتا سی دی از ویدیوکلوپ برداشته بود. گفتم که بده من هم ببینم. اون هم گفت به شرط اینکه یه سی دی جدید بدی. من هم که هیچی نداشتم رو یه سی دی الکی نوشتم کشتی رانی در کوهستان و بهش گفتم این فیلم رو هیچ جا ندارن. خیلی خوبه! خلاصه خیلی تعریف کردم اون دوتا سی دی رو ازش گرفتم ...

     * چند شب قبل خواب دیدم از کنار فلکه شهرداری با موتور یه تیکه خلاف رفتم تا به اون طرف رسیدم از شانس بد ما دیدم پلیس ها وایسادن میگن ایست ایست! ما هم همون وسط خیابون وایسادیم. حالا مونده بودیم یه دنده بزنیم فرار کنیم یا موتور رو بدیم تحویل شون! خواستم فرار کنم دیدم به سربازه گفت شلیک کن!!! خلاصه آخرش موتور رو گرفتن. حالا حتما میگین این چه ربطی به اعتراف کردن داره؟ آخه بعد از این خواب بدون اینکه حواسم باشه همه این ها یه خواب بوده، نیم ساعتی رو تخت داشتم فکر می کردم که حالا جریمه و دردسر آزاد کردن موتور به کنار، فردا با چی برم دانشگاه؟!

    * اعتراف می کنم یه بار توی ویندوز 98 دستم خورد چند تا شورت کات پاک شد. بلد نبودم چیکار کنم. دل چرکی شدم ویندوزو پاک کردم دوباره نصب کردم!

    * اعتراف می کنم یکی از سوالات دوران کودکی من این بود که تو جاده چرا ما هر چی از ماشین ها سبقت می گیریم، اول نمی شیم...

    * اعتراف می کنم تو بچگی هام یه بار بابا و مامان من دعوا کردن، من هم رفتم یه عالمه حشره کش زدم به خودم که بمیرم ... وصیت نامه هم نوشتم تازه، توش حلالشون کردم که عذاب وجدان بگیرن!

    * اعتراف می کنم که بچه بودم یه کارتون نشون می داد که مورچه زیره فیله یه سوزن می زاره و فیله میره هوا. منم زیر یه بنده خدایی سوزن گذاشتم که بره هوا، جیغ زد ولی متاسفانه نرفت هوا!

    * اعتراف می کنم دو هفته قبل داشتم می رفتم جلسه، خیلی عجله داشتم، بهترین کت و شلوارم رو پوشیده بودم. باورتون نمی شه، وقتی از جلسه برگشتم خونه و درست دم در بود که فهمیدم همه این مدت با دمپایی بودم!

    * اعتراف می کنم یه بار داشتم پشت سر یه بنده خدایی حرف می زدم توی یه جمعی، خیلی از دستش عصبانی بودم. یه کم هم غیرمنصفانه و البته بی ادبانه حرف زدم. وقتی حرفم تموم شد یکی از بچه ها گفت: دیگه چیزی نمیخوای بهش بگی! گفتم: چرا، هر چی به او عوضی بگم حقشه اما همین بسشه، چطور مگه؟ گفت: چون هفته قبل اومده خواستگاری خواهرم و عقد کردن. الان تقریبا هر شب می بینمش، گفتم پیغامی داری بهش برسونم... 

     



    تاريخ: 25 / 11 / 1391برچسب:, نويسنده: کـ-ـوروشـ-
    بازديد: مرتبه

     جغرافیاى خانم ها

    خانم ها در سن ۱۸ تا ۲۱ سالگى ، مانند آفریقا یا استرالیا هستند

    نیمه كشف شده، وحشى، با زیبایى هاى افسون كننده ى طبیعى

     

    در سن 21 تا ۳۰ سالگى، مثل امریكا یا ژاپن هستند:

    كاملا كشف شده، بسیار توسعه یافته، آماده براى معامله، مخصوصا معامله با پول نقد یا اتومبیل .

     

    در سن 30 تا ۳۵ سالگى، مانند هند یا اسپانیا هستند:

    بسیار داغ، آسوده خاطر و آرام، و آگاه به زیبایى هاى خود.

     

    بین سن 35 تا ۴۰ سالگى، مانند فرانسه یا آرژانتین هستند:

    بدین معنا كه اگر چه ممكن است در جریان جنگ نیمه ویران شده باشند، اما هنوز جاهاى بسیارى براى تماشا دارند .

     

    در سن 40 تا ۵۰ سالگى، مثل یوگسلاوى یا عراق هستند:

    جنگ را باخته اند. هنوز گرفتار اشتباهات پیشین اند. و به باز سازى كامل نیاز دارند .

     

    بین 50 تا ۶۰ سالگى، مانند روسیه یا كانادا هستند:

    بسیار پهناور، آرام و مرز ها بدون مرزبان، اما سرماى زیاد، خلایق را از آنان می رماند.

     

    در سن 60 تا ۷۰ سالگى، مانند انگلستان یا مغولستان اند:

    با یك گذشته ى درخشان و بدون آینده .

     

    بعد از ۷۰ سالگى، شبیه آلبانى یا افغانستان اند:

    همگان میدانند كه در كجایند، اما هیچكس به سراغ شان نمى رود.

     

     

    جغرافیاى آقایان

    از 18 تا 50 سال مثل ایران :

    راهنما و حلال مشکلات دنیا ولی در كار خود مانده .

     

    بعد از 50 سالگى، شبیه عربستان هستند:

    همگان فقط به خاطر مال و ثروت به آنها احترام می گذارند




    تاريخ: 25 / 11 / 1391برچسب:, نويسنده: کـ-ـوروشـ-
    بازديد: مرتبه

     

    یک عدد نان سنگک، از دوره ی دویست تومانی، در فریزر مانده، کاملا سالم، بدون کپک، به بالاترین پیشنهاد فروخته می شود. قیمت پایه 300 تومان

     

     

    کارشناس: و لذا شاهد هستیم که کاهش افزایش پیدا کرده
    مجری تلویزیون: ؟؟؟؟!!! منظورتون این هست که کمتر شده؟
    کارشناس: یعنی بیشتر کم شده
    مجری: یعنی با کاهش رو به رو هستیم؟
    کارشناس: نرخ کاهش افزایش یافته
    مجری: ... بله ... ادامه بدیم ...

     

     

    الناز توی فیسبوکش نوشت:
    امرو نشستم تو تاکسی
    مرده گفت
    میشه با تلفنتون یه زنگ بزنم
    من اون لحظه خیلی به نظر زرنگ اومدم از نظر خودم که گفتم
    بگید شماره تونو بگیرم
    گفت ، گرفتم
    موبایل خودش زنگ خورد
    پیاده شد
    دود از کله ی ابلهم بلند شد
    به راننده گفتم
    ما چقد ساده ایم به قرآن
    راننده هه گفت : نخیر خانوم
    شما ساده ای
    ما نیستیم

     

     

    بعله یارو با شلوار جین پاره و موهای فشن و خواهر و مادر خفن تر از خودش اومده خواستگاری خواهرم، 
    میگه من می خوام همسر آیندم چادری باشه

     


    پونصد تومان بهش دادم فالمو میگیره میگه آینده تاریكی در پیش داری! میگم جدی میگی؟؟؟ 
    میگه یه هزاری بده شاید یه روشنایی پیدا شه

     


    میری رستوران بین راهی دستشویی، میای بیرون یه نفر دنبالت میدوئه که آقا پولش!!! میگی آخه آقا جان این دستشویی هم کثیفه، هم چاهش گرفته، هم صابون نداره!!! یارو چنان داد و فریاد میکنه انگار دزد گرفته!!! آخر مجبور میشی پول رو بدی

     

     

    قبل از ١٢ بخوابیم میگن مرغی، بعد از ١٢ بخوابیم میگن جغدی، رأس ١٢ بخوابیم میگن بمیر بابا با این سر وقت خوابیدنت... 
    چه غلطی كنیم بالاخره؟

     

     

    طرف با هزار بدبختی از خورد و خوراک زن و بچش زده پنجاه تومن جور کرده سر عقد بده به بچه برادرش
    اونوقت فامیلای دختره میخونن چرا بیشتر ندادی ؟ چرا ویلا ندادی ؟

     

     

    بچه هه تا دیروز واسه باباش چشم-چشم-دو ابرو میکشید ، امروز شاخ و شونه میکشه

     


    تو تاکسی بودیم، بعد راننده هه اومد از یه فرعی تو اصلی بپیچه به راست، از 5 نفر آدم تو ماشین 4 نفر سمت چپو نگاه کردن که ببینن ماشین میاد یا نه. تنها کسی که نگاه نکرد راننده بود

     

     

    اولین جلسه ی کلاس بود، استاد اسامی بچه ها را یکی یکی می خواند، رسید به اسم «بارانه». شخص مورد نظر را که پیدا کرد پرسید: واسه چی بارانه؟ دختر جواب داد: واسه اینکه روز تولدم بارون میومده ! برادر اهل دلی از ته کلاس گفت: خوبه اون روز آفتابی نبوده




    تاريخ: 25 / 11 / 1391برچسب:, نويسنده: کـ-ـوروشـ-
    بازديد: مرتبه

     

    مربی مهد کودک : کسری جان شمردن بلدی ؟

    کسری : آره! داییم یادم داده!

    مربیه : آفرین به تو پسر خوشگل و داییت!خوب حالا بگو ببینم، بعد پنج چیه؟

    ... ... ...

    کسری : شیش!

    مربیه : آفرین عزیزم، حالا بگو بعد هفت چیه؟

    کسری : هشت!

    مربیه : آاافرین!

    حالا بگو بعد ده چیه؟

    کسری : سرباز !!!

    بعدش ؟ کسری : بی بی بعدش شاه .....

     

     

    : عزیزم دیشب خواب دیدم برای تولدم یه انگشتر الماس بهم هدیه دادی فكر میكنی

    تعبیرش چیه؟!

    مرد: عزیزم تا دوشنبه صبر كن معلوم میشه!

    ... روز دوشنبه مرد پاكتی به زن میده، زن وقتی با شوق پاكت رو باز میكنه.

    داخل پاكت، كتاب تعبیر خواب بود


     

    من هروقت حس درس خوندن بهم دست میده،5 دقیقه دراز می کشم برطرف میشه

     

     

    یادش بخیر قدیما با هزار تومن میرفتم مغازهٔ با ۲تا نوشابه، ۳بسته چیپس، ۵تا بستنی، ۴تا شکلات میومدم بیرون.

    اما الان دیگه نمی‌شه همه جا دوربین هست

     

     

    یارو کف دستش میخاره میگه پول داره واسم میرسه!گوشش میخاره میگه دارن پشت سرم حرف میزنن!کفه پاش میخاره میگه پول داره میره!

    کثیفی بابا جون،کثیفی

    برو حموم!

     


    طرف ، پیاز سرخ میکنه بوی ماهی بره؛ بعد اسفند دود میکنه بوی پیاز بره؛ بعد پنجره باز میزاره بوی اسفند بره ! تازه کلی هم خوشحاله از این ابتکارش !

     


    نظرتان در مورد این جمله چیست؟

    (مهرم حلال ، جونم آزاد)

    الف) زیبا ترین جمله دنیاست

    ب) با معنا ترین جمله دنیاست

    ج) خوشحال‌کننده‌ترین جمله دنیاست

    د) تخیلی‌ترین جمله عصر کنونی است

     


    یك مورچه و یك زرافه باهم ازدواج می كنند شب عروسی مورچه گم می شه بعد از یك هفته پیداش می شه بعد زرافه بهش می گه این همه مدت كجا بودی مورچه می گه :تو راه بودم كه بیام بوست كنم

     

     

    یارو میره رستوران سوپ بخوره

    سفارش میده ولی خیلی طول میکشه ،

    میبینه یکی اونور نشسته ، یه کاسه سوپ جولوشه و داره سیگار میکشه .

    میگه : جناب من عجله دارم ، سوپ شمارو بخورم، سوپ من که اومد مال شما

    ... سوپ رو که تا آخرش میخوره میبینه یه مارمولک خشکی تهش چسبیده !

    ... ... ... هر چی خورده بود بالا میاره تو کاسه !

    اون سیگاریه میگه :

    تو هم دیدیش ... !

     

    انواع عقیده در تولید :

    امریکایی : هم خوب کار کنه هم با دوام باشه

    انگلیسی : جنسش خوب باشه و مشتری راضی باشه

    ایرانی : تا وقتی مشتری میخره سالم باشه بعد که خرید مهم نیست

    چینی : فقط ایرانی بخره ... !!!!


    سه تا بهترین خوابیدن های دنیا:

    1. خوابیدن رو پای مامان وقتی کلی خسته ای

    2. خوابیدن رو شونه ی عشقت وقتی کلی تنهایی

    3. خوابیدن با چشمای باز وقتی استاد داره درس میده

     

    چهار چیز که حوّا نمی توونست به آدم بگه: 1- آدمت می كنم! 2- از شوهرای دیگه یاد بگیر! 3- قبل از تو صد تا خواستگار داشتم ! 4- می رم خونه مامانم!

     

     

    ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ

    ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻦ"ﻣﺴﻮﺍﮎ"ﺿﺮﺭ

    ﺩﺍﺭﻩ،ﺍﻻﻥ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﺩﺭﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ ... !!!

    همه دور هم جمع میشدیم یواشکی مسواک میزدیم...

     

     

    اعصاب چیست؟

    چیزیست که هیچ کس ندارد ولی توقع دارند که تو حتما داشته باشی.

    توقع چیست؟

    چیزیست که همه دارند و تو نباید داشته باشی .... !!!!

     

     

    اولین سوال دخترا در شروع ترم:

    استاد منابع امتحانی چیا هست؟

    پسرا از استاد در شروع ترم:

    استاد نه ونیمُ ده می‌دین؟؟

     

     

    ما ایرانی ها اولین کسانی هستیم که کشف کردیم باطری قلمی با ضربه شارژ میشه

    مثال:زمانی که باتری کنترل دستگاهی ضعیف میشه و کار نمیکنه تق و تق میزنیم روش تا مجبور بشه کار کنه!!!

     


    تا حالا دقت کردین تو جاده های ایران وقتی قسمت انگلیسی تابلو اسم یک شهر رو می خونین بهتر متوجه میشین تا فارسیش رو ... !!!!

     

     

    داشتیم با مامانم تو پاساژ راه میرفتیم یهو مامانم هلم داد داشتم با مخ میخوردم زمین!!!! میگم چرا اینجوری می کنی؟؟؟؟ میگه قوز نکن!!!!

     

     

    یه روزایی هست كه یهو قصد می كنی اتاقتو مرتب كنی...همه ی وسایلتو كه می ریزی بیرون تازه میفهمی چه غلطی كردی

     

     

    گرگه در خونه بزبزقندی رو میزنه؟

    شنگول میگه: کیه؟

    گرگه میگه : منم آقا گرگه

    شنگول و منگول و حبه انگور تحت تاثیر صداقتش قرار میگیرن و درو باز میکنن

     


    به مامانم میگم میخوام برم بیمارستان ملاقات خاله..

    میگه :تیریپِ فامیل دوستی ور ندار ، پرستار خوشگله امروز شیفتش نیست!




    صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 23 صفحه بعد
    تبليغات

    مکث تمپ

    قالب های رایگان وبلاگ

    قالب های بلاگفا

    قالب های میهن بلاگ

    قالب های پرشین بلاگ

    قالب های بلاگ اسکای

    قالب های دیتالایف

    پوسته های وردپرس